امروز ۹/۹/۹۹ شاید رند ترین تاریخ صده ی شمسی اخیر باشه و برای خیلی از ما رند ترین تاریخ عمرمون خواهد بود. بعضی ها سعی کردن امروز یک اتفاق ویژه برای خودشون رقم بزنن. از سزارین و تولد بچه های نارس برای تاریخ تولد رند گرفته تا انفجار دفاتر ازدواج و احتمالا طلاق! منم به مناسبت این روز “خجسته” تصمیم گرفتم دومین نوشته بلاگم رو خیلی ویژه به ۹/۹/۹۹ اختصاص بدم!
(راستی اگر اولین نوشته من رو نخوندید حتما بهش یه سر بزنید!)
اما چه فرقی میکنه؟
دانشمندها خودشون هم هنوز کامل نمیدونن چرا اعداد رند انقدر برای انسان جذابیت داره. حتی خیلی از وقت ها مغزمون کاملا غیر منطقی و احمقانه اقدام به رند کردن اعداد میکنه. ولی چیزی که مشخصه اینه که زیبایی شناسی اعداد برای کله ی این موجود دوپا اهمیت داره!
البته این یک مطلب علمی نیست پس بگذریم!
امروز روز ویژه ای بود؟
راستشو بخوایدبرای من نه! درواقع یک روز معمولی و حتی خسته کننده! البته باید بگم بارون دلچسبی بارید و هوا بوی خوشی میداد! اما شاید جالب باشه بدونید امروز “اکچولی” روز ویژه ای بود! ۹ ام آذر روز یک جشن تاریخی ایرانیه: آذرگان!
![](https://ali2000hos.com/wp-content/uploads/2020/12/ابوریحان-بیرونی.jpg)
”روز نهم آذر عیدی است که به مناسبت توافق دو نام آذرجشن میگویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند میباشند و این روز جشن آتش است و بنام فرشتههای که به همهٔ آتشها موکل است نامیده شده، زرتشت امر کرده در این روز آتشکدهها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند“
– ابوریحان بیرونی (ترجمه آثارالباقیه صفحه ۲۵۶)
آذرگان که بود و چه کرد؟
این علاقه به رند بودن عدد، حتی برای ایرانیان باستان و البته زرتشتیان هم وجود داشته! روزی از ماه آذر که شماره روز و ماه یکی میشده رو جشن میگرفتن. دور آتیش جمع میشدن و به دعا میپرداختند!
نیاکانمان آذرگان را روزی خجسته میدانستند و در خانهها و بامها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایشها و گستردن سفره آیینی با خوراکیهای گوناگون در آتشکدهها که آذین بندی شده بودند، جشن میگرفتند. به هنگام جشن، بر آتش چوبهای خوش سوز و خوشبو مینهادند و آنگاه به مناسبت آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانهها فروزان بود و نمیگذاشتند خاموش شود و آن را نیک فرجام و فرخنده میدانستند.
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
کمی تجربه شخصی
من…
آذرگان رو نمیشناختم! مرسی از “حسین” که این جشن تاریخی رو بهم معرفی کرد!
تولد داشتیم! دو نوگل نو شکفته! “عرفان و مهران!” ( از تیم صبح خلاق اصفهان )
با یک پیاده روی شبانگاهی و استشمام بوی بارون و خاک خیس شده ی روی زمین بر ویژه بودن این روز افزودم!
و با نوشتن این مطلب، ۹/۹/۹۹ رو به یکی از ویژه ترین روزهای تاریخ وبلاگ نویسیم تبدیل کردم!